ماتئي ويسنييك
تينوش نظمجو
نشر ني/ چاپاول/ 1387/2000تومان
- من از «تماشاچي محكوم به اعدام» و «اسبهاي پشت پنجره» خوشم نيومد. اسبها رو فكر كنم نفهميدم. اما از اين خوشم اومد. و برام تاثيرگذار بود. طوري كه براي يه روز حالمو گرفت. الآنم هر روز تقريبن ياد يه جاهاييش ميفتم.
- داستان در مورد جنگ بوسنييه. فقط دوتا شخصيت داره. دورا كه يكي از بازماندههاي جنگه و سربازاي دشمن بهش تجاوز كردن، و كيت كه يه روانكاو آلمانيه كه براي امداد به جنگزدهها اومده.
- خيلي تلخه. آخر كتابم توضيح داده كه تصويراي كتاب همه مستندن و از كتاب «رويداد فراموششدگان» برداشته شده. اما من از پايانش زياد خوشم نيومد.
- كلن با بقيهي نمايشنامههاش فرق داره. اون سورئاليسمي كه تو همهي كارهاش هست اينجا نيست.
- طرح جلد كتاب كار فرهاد فزونييه. قبل از اين كه كتاب رو بخونم به نظرم خيلي طرح جلد بدي ميومد اما به مضمون كتاب ميخوره و حالا ازش خوشم مياد.
- اين نمايشنامه رو تينوش نظمجو توي جشنواره فجر سال84 اجرا كرده.
- «كشور من شبيه اون مادرييه كه ميبينه اونيفرم پسرش يه دگمه كم داره. با عجله دگمه رو ميدوزه و بعدش پسرش رو خاك ميكنه.
اينه كشور من: يه سرباز هيجده ساله كه اهل شوخييه و مثل پاكتهاي شير روي گلوش نقطهچين كشيده و زيرش نوشته: از اينجا ببرين.»
دارم خرابش ميكنم. بايد كامل خوندش.