۲۷ اسفند ۱۳۸۷

فرار كن خرگوش

جان آپدايك
ترجمه‌ي سهيل سمي
ققنوس/چاپ اول87/ 397صفحه/5800تومان
- حيف كه نمي‌شه زياد كتاباي آپدايك رو ترجمه كرد. آپدايك حدود يك ماه پيش مرد. تا جايي كه من مي‌دونم تا حالا فقط حسي از سرپناه ازش ترجمه شده بود كه يه داستان كوتاه خيلي عاليه با دو داستان ديگه توي «لاتاري، چخوف و...» و «روزي روزگاري، ديروز».
- رمان‌هاي خرگوش آپدايك يك سري هستن كه شخصيت اصلي همه‌شون يكيه به اسم هري خرگوش. فرار كن خرگوش اولين رمان از اين سريه و آپدايك حدودن توي سي سالگي اين كتاب رو نوشته. واقعن به نظر مياد يه آدم حداقل چهل ساله نوشته باشدش. بعضي جاها خوندنش ساده نيست. يعني بايد با حواس جمع خوندش. و اين‌كه خيلي جاها توصيفاتي مي‌كنه كه خيلي مشكله. مثلن توصيف يه ليوان آب نصفه كه لبه‌ي پنجره است و نور افتاده توي يه قسمتيش. خيلي خوبه.
- هري حدودن بيست و شش سالشه و يه بچه‌م داره. با زنش مشكل داره و يه روز از خونه مي‌ره. داستان از اين‌جاها شروع مي‌شه. متاسفانه من زياد نمي‌تونم راجع بهش حرف بزنم. نمي‌دونم بايد در مورد چي توضيح بدم. فقط به نظرم خيلي خوب بود.
- راوي داستان داناي كله. تو داستان‌هاي جديد خيلي كم از اين راوي استفاده مي‌كنن اما اين‌جا كاملن مناسبه. به شخصيت‌هاي ديگه‌ي داستان هم كاملن پرداخته مي‌شه اما نه به اندازه‌ي هري.
- اميرحسين خورشيدفر نوشته بود حدود دوصفحه از رمان حذف شده و حتا با سه نقطه هم مشخصش نكرده‌ن. در مورد آشنايي هري و روت. گفته بود كه اون يكي دوصفحه خيلي در مورد تلقي خواننده از شخصيت‌ها و رابطه‌ي روت و هري مهمه. چند جاي ديگه هم با سه نقطه سانسور شده كه فكر كنم در حد چند تا جمله‌ست.
-
لادن نيكنام - اعتماد