۷ اسفند ۱۳۸۷

همه‌ي افتادگان

(نمايشنامه‌ي راديويي)
ساموئل بكت
مراد فرهادپور/ مهدي نويد
نشر ني/ چاپ دوم 1387/79 صفحه/1800 تومان
"خداوند همه‌ي كساني را كه در زحمتند ياري مي دهد و دست همه‌ي افتادگان را مي گيرد و برمي خيزاند."
"همه‌مون مي دونيم دوشيزه فيت،همه ‍‍‍مون خيلي خوب مي‍‍دونيم كه الان ساعت داره چند مي‍شه، ولي اين واقعيت دردناك هنوز وجود داره كه قطار دوازده و سي هنوز نرسيده."
- راستش من دفعه‌ي اول كه خوندمش خيلي ازش خوشم نيومد ولي دفعه‌ي دوم به نظرم خيلي بهتر بود.
- قضيه از اين قراره كه يه پيرزن هفتاد ساله به مناسبت تولد شوهر كورش داره مي‍ره ايستگاه قطار به استقبالش ‍؛ ولي قطار بر خلاف معمول دير ميرسه.
-نمايشنامه از دو قسمت كلي تشكيل ميشه: قسمت اول راهيه كه خانم روني بايد براي رسيدن به ايستگاه طي كنه و در طول اين راه آدماي مختلفي رو ميبينه و قسمت دوم مربوط به وقتيه كه قطار با تاخير ميرسه و خانم روني با شوهرش به طرف خونه حركت ميكنن.
- از اونجايي كه يه نمايشنامه‌ي راديوييه همه‌ي دستور صحنه هاش صدان و كلن صدا تاثير زيادي روي خوانش ميتونه بذاره.
- مثه اكثر كاراي بكت اينجا هم روي زبان و زمان خيلي تاكيد شده.
- بكت و جيمز جويس دوست صميمي بودن و جويس خيلي به آينده‌ي بكت اميدوار بوده.
- كسايي كه در انتظار گودو و كلن بكت رو دوست دارن از اين نمايشنامه هم خوششون مياد احتمالن.
_ طرح جلدشم كه مثه بقيه‌ي كاراي اين سري (دور تا دور دنيا) خوبه ديگه.

هیچ نظری موجود نیست: