۲ دی ۱۳۸۸

شب پیشگویی

پل استر
خجسته کیهان
نشر افق/ چاپ دوم۸۶/ ۲۷۱صفحه/ ۳۵۰۰ تومان

پشت جلد: «سیدنی ار از یک نوشت افزار فروشی دفتری جلدآبی می‌خرد. او که تا نه روز بعد در جادوی آن دفتر اسیر است، به دام پیشگویی‌های اسرارآمیز و رویدادهای شگفت‌آوری می‌افتد که زندگی زناشویی‌اش را به چالش می‌کشد و صحت دیدگاه‌هایش را با تردید روبه‌رو می‌سازد.»
بحث دفترچه‌ی جادویی و پیشگویی و تصادف که می‌شه من خود به خود جبهه می‌گیرم. این کتاب هم پر از این حرف‌هاست. راوی نویسنده‌ست و تازه از دست مریضی‌ش خلاص شده و برگشته خونه پیش زنش گریس. مثلاً وقتی تو دفترچه آبی داستان می‌نویسه زنش میاد تو اتاق و می‌بینه نیست. بعد راوی می‌گه همون‌جا بوده و داشته می‌نوشته. یعنی روح و جسمش موقع نوشتن از اون‌جا رفته بوده و... این قسمتش واقعاً توهین آمیز بود. داستان رو کاملاً نازل کرد.
چندتا داستان رو در دل داستان اصلی میاره و بیشترشون رو پادرهوا ول می‌کنه. مدام تصادف و اتفاق‌های عجیب پیش میاد که هیچ توجیهی نداره و آخر داستان راوی بدون هیچ دلیلی یک فرضیه درست می‌کنه که درست هم در میاد. احتمالاً همه‌ی این‌ها با پست مدرن دونستن کتاب توجیه می‌شه.
راوی یک‌سری از توضیحات رو توی پاورقی میاره. مثلاً درباره‌ی آشنایی‌ش با گریس چند صفحه توی پاورقی می‌نویسه. معلوم نیست چرا همین رو توی متن داستان ننوشته و مدام پاورقی آورده تا بعد از خوندشون آدم مجبور شه برگرده چند صفحه قبل و دوباره داستان رو دنبال کنه.

هیچ نظری موجود نیست: