تری ایگلتون
عباس مخبر
نشر آگه/ چاپ اول پاییز ۸۸/ ۲۲۳صفحه/ ۵۵۰۰ تومان
خود نویسنده در مورد اسم کتاب توضیح میده: «آدمی که آنقدر خام باشد که کتابی با این عنوان بنویسد باید این انتظار را هم داشته باشد که صندوق پستیاش پر از نامههایی شود که با دستنویسهای کج و معوج طرحهای نمادین و ظریفی برایاش ارسال کنند.»
به هر حال موضوع کتاب دربارهی معنای زندگیه. فصل اول یک سری پرسش کلی مطرح میکنه و سعی میکنه نظر بعضی از فیلسوفها رو راجع به سوالها توضیح بده. شوپنهاور و نیچه و هایدگر و ویتگنشتاین و...توی این فصل دربارهی تغییراتی که معنای زندگی توی قرن بیستم داشته هم توضیح می ده. توی فصل دوم دربارهی «معنا» صحبت میکنه. این قسمت شبیه فلسفههای زبانشناختیه. فصل چهارم بیشتر دربارهی مفهوم زندگی صحبت میکنه و اسمش اینه: آیا زندگی همان چیزی است که میسازیدش؟
در کل کتاب خیلی خوبیه اما یه جاهایی سنگین هم هست و احتیاج به مقدمههای قبلی داره. آخرش هم زیاد جالب تموم نمیشه. البته نباید انتظار داشت که آخرش معنای زندگی رو به آدم بگه ولی از یه طرف هم نباید احساس کرد نویسنده میخواد زودتر در بره. از نوع کتابهاییه که ذهن آدم رو مشغول میکنن. یک جاهایی هم نویسنده سعی کرده از طنز استفاده کنه که شدیداً ناموفقه: «پرسشهای دیگری نیز وجود دارند که ما پاسخ آنها را نمیدانیم، چون به واقع پاسخی برایشان وجود ندارد، پرسشهایی از این قبیل که لیدی مکبث چندتا بچه داشته است، یا شرلوک هولمز در قسمت داخلی ران خود یک خال گوشتی داشته است یا خیر.»
عباس مخبر
نشر آگه/ چاپ اول پاییز ۸۸/ ۲۲۳صفحه/ ۵۵۰۰ تومان
خود نویسنده در مورد اسم کتاب توضیح میده: «آدمی که آنقدر خام باشد که کتابی با این عنوان بنویسد باید این انتظار را هم داشته باشد که صندوق پستیاش پر از نامههایی شود که با دستنویسهای کج و معوج طرحهای نمادین و ظریفی برایاش ارسال کنند.»
به هر حال موضوع کتاب دربارهی معنای زندگیه. فصل اول یک سری پرسش کلی مطرح میکنه و سعی میکنه نظر بعضی از فیلسوفها رو راجع به سوالها توضیح بده. شوپنهاور و نیچه و هایدگر و ویتگنشتاین و...توی این فصل دربارهی تغییراتی که معنای زندگی توی قرن بیستم داشته هم توضیح می ده. توی فصل دوم دربارهی «معنا» صحبت میکنه. این قسمت شبیه فلسفههای زبانشناختیه. فصل چهارم بیشتر دربارهی مفهوم زندگی صحبت میکنه و اسمش اینه: آیا زندگی همان چیزی است که میسازیدش؟
در کل کتاب خیلی خوبیه اما یه جاهایی سنگین هم هست و احتیاج به مقدمههای قبلی داره. آخرش هم زیاد جالب تموم نمیشه. البته نباید انتظار داشت که آخرش معنای زندگی رو به آدم بگه ولی از یه طرف هم نباید احساس کرد نویسنده میخواد زودتر در بره. از نوع کتابهاییه که ذهن آدم رو مشغول میکنن. یک جاهایی هم نویسنده سعی کرده از طنز استفاده کنه که شدیداً ناموفقه: «پرسشهای دیگری نیز وجود دارند که ما پاسخ آنها را نمیدانیم، چون به واقع پاسخی برایشان وجود ندارد، پرسشهایی از این قبیل که لیدی مکبث چندتا بچه داشته است، یا شرلوک هولمز در قسمت داخلی ران خود یک خال گوشتی داشته است یا خیر.»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر