۱۷ تیر ۱۳۸۹

ببر سفید

آراویند آدیگا

مژده دقیقی
نشر نیلوفر/ چاپ اول ۸۹/ ۲۸۶ صفحه/ ۵۸۰۰ تومان

راوی داستان راننده و خدمتکار یک خانواده‌ی پولداره که توی هفت شب داستان زندگی‌ش رو تعریف می‌کنه. پشت کتاب نوشته: «ببر سفید گشت و گذاری خنده‌آور و تخیلی در سویه‌ی تاریک هند است که کمتر نشانی از آن در داستان‌ها می‌بینیم. آرواند آدیگا در این رمان داستانی قوی درباره‌ی بی‌عدالتی و قدرت در جامعه‌ی سرشار از تناقض امروز هند روایت می‌کند.» نمی‌دونم چرا گفته تخیلی. شاید از این نظر که حرف‌های شخصیت اصلی و نگاهش خنده‌داره و تا حدی مایه‌های فانتزی بهش می‌ده. به هر حال تا جایی که من فهمیدم تخیلی نبود و سعی کرده بود باورپذیر باشه.
راوی از طبقه‌ی فقیر هنده و مدام درباره‌ی بدبختی‌های مردم هند توضیح می‌ده. اتفاق‌های مضحکی هم برای خودش می‌افته. در کل طنز توی کتاب خیلی پررنگه. احتمالاً از کتابهاییه که خود مردم هند باهاش مخالفن و می‌گن سیاه‌نمایی کرده.
بعضی حرف‌هایی که می‌زنه در مورد ایران هم کاملاً مصداق داره. «وقتی بیایید اینجا، به شما می‌گویند ما هندی‌ها همه چیز را از اینترنت گرفته تا تخم مرغ آب‌پز و سفینه‌ی فضایی اختراع کرده‌ایم و بعد انگلیسی‌ها همه‌ی آن‌ها را از ما دزدیده اند.»

هیچ نظری موجود نیست: